ارسال پیامک

بازدید کننده محترم ، به وب سایت پیامک یاب خوش آمدید. برای ارسال پیامک جدید و استفاده از دیگر خدمات وب سایت باید در سایت عضو شود و سپس با استفاده از نام کاربری و واژه رمز خود وارد سایت شوید. در صورتی که عضو وب سایت هستید با نام کاربری و واژه رمز خود وارد شوید. همچنین بعد از عضویت در وب سایت امکان ارسال پیامک از طریق نرم افزار تلفن همراه هم برای شما وجود دارد.

ورود ثبت نام
‏من اولین شکست عشقی رو وقتی تجربه کردم که...تو پارک بی هوا بغلش کردم فشارش دادم، اونم گ.و.ز.ی.د. دیگه هیچ وقت ندیدمش
هرجا هستی بیا عیب نداره، آدمیزاده دیگه!!!!!
طنز خنده دار خاطره
meysam.jan
۵۸۱
۱۰۸ ۲۳۷ ۱۱۲ ۴۳
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۷/۳۰ ه‍.ش.،‏ ۱۶:۵۷ ۰ بار ارسال شده ۳ پیامک
بسلامتی روزی که... اسمم بیاد رو لب رفیقام پوزخند بزنن و با پشت دست اشکاشونو پاک کنن و بگن هی!!!! کی فکرشو میکرد بمیره
خاطره
saeed4sat
۰
۲ ۰ ۰ ۰
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۷/۲۴ ه‍.ش.،‏ ۹:۱۲ ۰ بار ارسال شده ۲ پیامک
خاطرات تو همانند دکتریست که
من بابت مریضی ام فقط به او سر میزنم !
جالب اینجاست که من هر روز مریضم و دکتر هم تسکین بلند مدّت نمیفهمد
دوستانه خاطره
s.fateme
۵۹
۹۴ ۰ ۰ ۲۲
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۷/۲۳ ه‍.ش.،‏ ۱۴:۰۰ ۰ بار ارسال شده ۲ پیامک
وجدانن تواتوبوس بودم به آخرزمان ایمان آوردم آخه دخترامقنه خودشون درآورده بودن وازاون بدترکلیپس هاشون به پرده اتوبوس وصل کرده بودن به همین شیرین کام قسم
طنز خنده دار خاطره
Mohsen123456
۸
۳۲ ۰ ۰ ۲
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۷/۲۱ ه‍.ش.،‏ ۰:۴۵ ۰ بار ارسال شده ۳ پیامک
یه بار اومدم یه اسکناس پاره بدم راننده تاکسی انقد استرس داشتم نفهمه گفتم :
.
دست شما درد نکنه . همین کنارا نگه دارید من پاره میشم :/ :|
خنده دار جوک خاطره
Pegi
۴
۵ ۰ ۰ ۴
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۷/۱۳ ه‍.ش.،‏ ۱:۱۰ ۰ بار ارسال شده ۳ پیامک
تو عروسی کنار یه دختری نشسته بودم خیلی غلیظ ارایش کرده بود خصوصا ابروهاشو خیلی تمیز دراورده بود..بهش گفتم شوهرت بت گیر نمیده اینقد ارایش میکنی؟؟
یه نگاه بدی بهم انداخت بعد بلند شد رفت بغل مامانش گریه کرد..!!!
یهو دیدم مامانش میگه:عب نداره سپهر جان گریه نکن..!!!!!!
یا خداااااا چه دوره ای شده..!!!
طنز خاطره
sima76
۵٬۳۷۶
۸۶۲ ۱٬۱۳۷ ۷۶ ۲۰۵
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۷/۹ ه‍.ش.،‏ ۱۷:۱۷ ۰ بار ارسال شده ۵ پیامک
شما تنبل ترين دانش آموز هايي هستيد كه تا به حال ديدم.حرف همه ي معلم ها در كلاس.
خاطره طنز
HOSSEIN.NIKZAD
۵۰
۲۴ ۰ ۰ ۷
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۶/۲۹ ه‍.ش.،‏ ۱۱:۴۳ ۰ بار ارسال شده ۲ پیامک
مامانم غذا درست كرده مي گه غذام رو لايك كن. چه مامان بروزي دارم.
خاطره
HOSSEIN.NIKZAD
۵۰
۲۴ ۰ ۰ ۷
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۶/۲۹ ه‍.ش.،‏ ۱۱:۴۱ ۰ بار ارسال شده ۱ پیامک
به بابام مي گم 100 تيليارد بهت بدن منو مي كشي الا ن پنج دقيقه است خبيسانه داره بهم نگاه ميكنه يا ابولفضل خودت كمكم كن
خنده دار طنز خاطره
HOSSEIN.NIKZAD
۵۰
۲۴ ۰ ۰ ۷
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۶/۲۹ ه‍.ش.،‏ ۱۱:۴۰ ۰ بار ارسال شده ۲ پیامک
5040 5040???????? 5040!!!!!!!!!!!!!!! 5040
حرف زدن دو ايراني باهم
والا با اين تبليغاش
طنز ضد حال خاطره
HOSSEIN.NIKZAD
۵۰
۲۴ ۰ ۰ ۷
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۶/۲۹ ه‍.ش.،‏ ۱۱:۳۳ ۰ بار ارسال شده ۲ پیامک
تو اين فيلما نشون ميده يك نفر بچه اش به مدت يك سال گم مي شه بعد وقتي بر مي گرده ميبينه اتاقش دست نخورده است.اما من سه روز رفتم اردو برگشتم ديدم اتاقم شده انباري.
طنز خنده دار خاطره
HOSSEIN.NIKZAD
۵۰
۲۴ ۰ ۰ ۷
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۶/۲۹ ه‍.ش.،‏ ۱۱:۲۹ ۰ بار ارسال شده ۳ پیامک
به بند دلت مياويز رخت خاطره ام را،گردبادهاي فراموشي حرمت نمي شناسند
دوستانه خاطره
s.fateme
۵۹
۹۴ ۰ ۰ ۲۲
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۶/۲۸ ه‍.ش.،‏ ۱۸:۰۸ ۰ بار ارسال شده ۱ پیامک
بهترين سرگرمى اينه كه جك ديگران را کپي كني
خاطره
HOSSEIN.NIKZAD
۵۰
۲۴ ۰ ۰ ۷
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۶/۲۶ ه‍.ش.،‏ ۲۲:۵۲ ۰ بار ارسال شده ۱ پیامک
ﺷﻤﺎﻫﺎ ﻳﺎﺩﺗﻮﻥ ﻧﻤﻴﺎﺩ ، ﻳﻪ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻣﻠﺖ ﮐﺎﺭﺷﻮﻥ
ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﻴﺸﺪ ﺭﻭﻱ ﮐﻴﺒﻮﺭﺩ ﻭ ﻣﺎﻧﻴﺘﻮﺭ ﻭ ﮐﻴﺲ
ﮐﺎﻭﺭ ﻣﻴﮑﺸﻴﺪﻥ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺭﻭ ﻣﺒﻠﻲ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻲ
جوک خاطره
amirmahditak
۱۱
۱۵ ۰ ۰ ۱
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۶/۲۱ ه‍.ش.،‏ ۱۴:۰۱ ۰ بار ارسال شده ۲ پیامک
ﭘﺸﺖ ﻫﺮ ﺗﻮﭖ ، ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ
ﭘﺸﺖ ﻫﺮ ﺧﺎﻃﺮﻩ ، ﺍﺷﮑﯽ
خاطره تنهایی
s.fateme
۵۹
۹۴ ۰ ۰ ۲۲
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۵/۲۰ ه‍.ش.،‏ ۱۳:۲۴ ۰ بار ارسال شده ۱ پیامک
هر وقت دلش می خواست توهین می کرد...هر وقت دلش می خواست سرم داد می زد...یه روزی صبرم سر اومدو با ملایمت بهش گفتم： چرا داد میزنی؟گفت：تو همیشه همینطور بودی منم همیشه همینطورم.. ملاحظه آدمی رو بکن که شعور و درکش بالا باشه بفهمه..
خاطره ضد حال
onlygodgo
۲
۷ ۰ ۰ ۲
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۵/۱۵ ه‍.ش.،‏ ۲۳:۴۲ ۰ بار ارسال شده ۴ پیامک
خانواده جمع بودیم داشتیم فیلم میدیم خواهرم رو راحتی خوابش برد چند دقیقه بعد شااالاااپ اوفتاد پایین. همه داشتیم با نگرانی نگاش میکردیم.
یک دفعه بلند شد گفت ببخشید دوباره گرفت خوابید…
خاطره طنز
Rohammm
۷۹
۹۸ ۰ ۰ ۳۵
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۵/۷ ه‍.ش.،‏ ۲۰:۵۰ ۰ بار ارسال شده ۳ پیامک
سر چهارراه یه وانت از چرغ قرمز رد شد، پلیس تو بلندگو گفت: وانت کجا میری؟!
وانتیه تو بلندگوش گفت: دارم میرم خونه!!
اینجور ملتی هستیم خلاصه
طنز خاطره
najme
۸
۲۵ ۰ ۰ ۲
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۵/۷ ه‍.ش.،‏ ۱۸:۴۷ ۰ بار ارسال شده ۳ پیامک
یه روز داشتم توی خیابون قدم میزدم سمت خونه
یه بچه داشت بهانه میگرفت و مادرش هم داشت به زور دنبال خودش میکشید
تا چش مادره به من خورد گفت رامبد اگه ساکت نشی میگم این آقاهه بخورتت.
خلاصه از شرمندگی داشتم میرفتم تو جوب
طنز خنده دار خاطره
tahnayeh
۱۷۹
۱۳۶ ۴۵۷ ۱۰ ۶۵
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۴/۳۱ ه‍.ش.،‏ ۱۴:۵۸ ۰ بار ارسال شده ۴ پیامک
دختر کوچولوم از صبح مدام بالا و پايين ميپريده 0با کلي ترفند وقتي نشوندمش و اومدم يه نفس راحت بکشم اين تبليغ کودکانه اومد که ميگفت：اي قصه قصه قصه کوچولو چرا نشسته يه نگاه به من انداخت و گفت ديدي مامان با من بود!!!و دوباره بلند شد
خنده دار خاطره
hasti71
۷
۶ ۰ ۰ ۰
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۴/۲۳ ه‍.ش.،‏ ۱:۲۱ ۰ بار ارسال شده ۴ پیامک
بعضی اوقات فکر می کنم که

شاید بهشت خاطرات گذشته باشد
خاطره
klm150
۲۰
۲۶ ۱۱ ۴ ۱۰
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۴/۱ ه‍.ش.،‏ ۲۰:۲۰ ۰ بار ارسال شده ۱ پیامک
اولین تقلب عُمرم ، کلاس اول دبستان ، امتحان ریاضی ، ثلث اول پیس پیس ( خطاب به جلویم )
۹ کدوم عدد بود ؟
جلویی: همون که کله ش گرده . . .
گِردالیش سمت چپه یا راست ؟
جلویم : چپ
من : چپ کُدوم طرفه ؟
جلوییم : :|
خنده دار طنز خاطره
gorgan69
۷٬۹۳۰
۱٬۷۸۶ ۲٬۰۰۸ ۲۲۹ ۴٬۷۱۱
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۳/۲۵ ه‍.ش.،‏ ۱۷:۴۳ ۰ بار ارسال شده ۴ پیامک
یه روز رفتم خونه دیدم مامانم ماهی سرخ کرده بهش گفتم آخ جون مامان ماهی سرخ کردی بخوریم؟
گفت په نه په داشت تو آب شیطونی می کرد داغش کردم. هواست به خودت باشه.
ضد حال خاطره
mamari
۴
۱۱ ۰ ۰ ۲
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۳/۸ ه‍.ش.،‏ ۱۲:۲۳ ۰ بار ارسال شده ۳ پیامک
مادر بزرگمو بردم دکتر نوشت رادیولوژی که از سینش عکس بگیرن.
بردمش عکسو که گرفت اومد بیرون بهم گفت دستت درد نکنه یه کم بهتر شدم.
من هم به روزش نیاورم الان یه حلقه بالای سرم هست احساس می کنم فرشته ام !!!!
طنز خاطره
ashkan1383
۱۶
۳۴ ۰ ۰ ۲
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۳/۵ ه‍.ش.،‏ ۱۵:۰۶ ۰ بار ارسال شده ۴ پیامک
تو نمایشگاه کتاب غرفه دار بودم ، دهنم کف می کرد انقدرررر حرف می زدم !
تو یه روز شلوغ اومدم زودی قامت ببندم نماز بخونم تا دوباره شلوغ و وحشتناک نشده برم سر کار ، به خودم اومدم دیدم دارم میگم ۴ جلد نماز ظهر می خوانم قربتاً الی الله !
خاطره
Roham1993
۱۳۱
۶۷ ۱۵۳ ۴ ۱۶
تاریخ ارسال ۱۳۹۳/۲/۱۴ ه‍.ش.،‏ ۱۵:۵۷ ۰ بار ارسال شده ۴ پیامک