ارسال پیامک

بازدید کننده محترم ، به وب سایت پیامک یاب خوش آمدید. برای ارسال پیامک جدید و استفاده از دیگر خدمات وب سایت باید در سایت عضو شود و سپس با استفاده از نام کاربری و واژه رمز خود وارد سایت شوید. در صورتی که عضو وب سایت هستید با نام کاربری و واژه رمز خود وارد شوید. همچنین بعد از عضویت در وب سایت امکان ارسال پیامک از طریق نرم افزار تلفن همراه هم برای شما وجود دارد.

مِث مَـن بآش هَـر شَـب بِمیـــر…

فرداش بیــدآرشـو اَز سَر بگیر
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
ڪودڪـانـی هـسـٺـنـدڪـہ شــب هـــــابــادیـــــدݧڪـارتـوݧ مـیـخـوابـنـدﻭڪـودڪـانـیﻧـــــیز ﻫـسٺـندڪـہﺷـب هـــــارویـہ
ڪـارتـوݧ مـیـخـوابـنـد...
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
ﺍﺯ ﻣـــــــرگ ﻧﺘﺮﺳﯿـــﺪ !
ﺍﺯایـݧ بـتـرسـیـدڪـہﻭقـتـی ﺯﻧــــﺪﻩﺍﯾﺪ
ﭼـــﯿـزیﺩﺭ دروݧ شـمـاﺑـمـیـرد
ﺑـــــہ نــام:
ﺍﻧـسـانـیــــــتْ
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
قوی کسی است که,
نه منتظر میماند کسی خوشبختش کند،
و نه اجازه میدهد کسی بدبختش کند!!
هر گاه زندگی را جهنم دیدی,
سعی کن پخته از آن بیرون آیی...
سوختن را همه بلدند!!
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
وقـــتـــیـــ ســـرگـــرمـــیـــتـــ بـــودمـــ زنـــدگـــیـــمـــ بـــودیـــ...
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
ݪَعنَټ بِہ دُنیایے ڪِہ..
واسِہ عَزیز شُدَڹ..
بایَد دوڔ باشے..
یا تۅ گوڔ!
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
دلم


سرم کلاه گذاشت..!
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
جانـــــم امامـ حســ♥ـــیـــ♥ـــݧ(ع)

ڪ‍ربلایم بـبری یا ن‍بری ح‍رفی نیـست...

تونگ‍ــــیر ازم‍ـنه بی‍چاره ح‍ــسین گف‍ــتݧ را.
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
الیس نیستم...!
ولی مردم این سرزمین خیلی برایم عجیبن.
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
خـُـــــــــــــــدایا مَگر بودنِ او در کِـــــــــــــنارم

چقدر از جَهـــــــــانت را میگرفــــــــــــت؟؟؟
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
اگر فقیر دزدی کند، میشود "سرقت"، اگر ثروتمند دزدی کند، میشود "اختلاس"
در دنیایی که حتی مفاهیم هم با مقدار پول که در جیب است، عوض میشود، به دنبال عدالت هستیم؟؟؟؟؟؟؟؟
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
هیچ حواسم نبود
دو فنجان قهوه ریختم....
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
نپرس از بودنم...
این روزها خودم هم به طرز عجیبی
مزاحم خودم هستم!
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
مــــــــــــــــــــــــــــــــــن حتــــــــــــــــــــــــــی...تـــــــــــــــــو..کفنــــــــــــــــــــم....خفنـــــــــــــــــــــــــم..
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
رفت.....
بی انکه مرا به خدا بسپارد.....
نمی دانم
خدا را از یاد برده بود یا مرا....
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ، ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺧﻮﺏ ﺑﻨﻮﯾﺴﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺧﻮﺏ ﻧﻮﺷﺘﻦ قلم هاﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ...

"ﺧﺴﺮﻭﺧﺎﻥ ﻗﺸﻘﺎﯾﯽ"
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
زمستان سردی بود.کلاغ غذایی برای سیر کردن بچه هایش نداشت پس ذره ذره گوشت تنش را به انها خوراند.سپس زمستان تمام شد و کلاغ مرد.بچه هایش نجات پیدا کرده بودن. گفتند:خوب شد که مرد خسته شدیم از بسه که غذای تکراری خوردیم.اری اینست حقیقت روزگار...
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
ازکنایه ها نرنج!
این مردم کارشان نیش زدن است!
عمریست
به هوای بارانی میگویند:
خراب...!!!
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
درد یعنی:
او هست.
اما نه برای«من»
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
خدایا ساده از خطاهایمان بگذر، همان گونه که ساده از آرزوهایمان گذشتی.....
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
حرفِ دلت را امروز بگو..

اگر بگویی میشود:حرفِ دل...

اکر نگویی میشود:دردِ دل...
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
وقتی میروی ،حواست باشد ،حتما خدانگهدار بگویی!
تا خدا حواسش را بیشتر به من بدهد ،آخر می دانی ،خدا به هوای تو مرا رها کرده است...!
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
هی روزگارکاش روی خوشی ب من هم نشون میدادی.

۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
اگـــــر عشـــــق بــــــاشـــد
زنـــــدگــــی بــــا رنــــگ چشمــــان تــــو
زیبـــــا مــــی شـــــود…..
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
دردمن چشمانی بودکه به من اشک هدیه میدادوبه دیگری چشمک!!!!
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶