ارسال پیامک

بازدید کننده محترم ، به وب سایت پیامک یاب خوش آمدید. برای ارسال پیامک جدید و استفاده از دیگر خدمات وب سایت باید در سایت عضو شود و سپس با استفاده از نام کاربری و واژه رمز خود وارد سایت شوید. در صورتی که عضو وب سایت هستید با نام کاربری و واژه رمز خود وارد شوید. همچنین بعد از عضویت در وب سایت امکان ارسال پیامک از طریق نرم افزار تلفن همراه هم برای شما وجود دارد.

سردم که می شود
تمام اجاق های جهان
برایم عشوه گری می کنند
اما من
تصمیم خودم را گرفته ام
برای گرم شدن
باید که تا آخر عمر
دنبال دست های تو باشم ...
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
گاهی وقت ها مجبوری احمق باشی
روی کاغذ می نویسم
دستهای تو و روی آن دست می کشم
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
مثل عکاســی ماهر نگاهت میکنم…
از نزدیک ترین زاویه ممکن،
و سرت را دقیقا” رو به رویم نگه می دارم
خورشید را روی صورتت پخش می کنــم
و در ذهنم
از امروز تو عکس می گیرم،
برای روزهایی که نیستی…!
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
بگذار مردم هرچه دلشان مـی خواهد بگویند!
من فقط، از تو می گویم…
کلمـات را مـثل گـلبرگ زیر پای تو می‌ریزم
که راه گم نـکـنی و بر کاغـذم بـمـانـی
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
خواستم هرچه را که بوی تو میداد بسوزانم ؛ جانم آتش گرفت !
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
شعر را دوست دارم
که می‌تواند زمان را نگه دارد
و تو را کنار من
بی‌آنکه پیرت کنم
و سنگینی کنم بر شانه‌ات
گاهی
به من فکر کن
مثل دستی ناشناس
در بریده ای از عکسی قدیمی
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
چه با قاطعیت حکم میدهی که “حواست رو جمع کن”
و من میمانم که چطور جمعش کنم وقتی تمامش پیش توست !
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
وقتی آغوشت را به روی آرزوهایم باز می کنی
آنقدر مجذوب گرمای وجودت می شوم
که جز آرامش آغوشت
تمام آرزوهای خواستنی دیگر را از یاد می برم…
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
همین که صدایم می‌کنی
همه چیز این جهان یادم می‌رود
یادم می‌رود که جهان روی شانه‌ی من قرار دارد
یادم می‌رود سر جایم بایستم
پابه‌پا می‌شوم
زمین می‌لرزد…
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
خنکای یک عصر بهاری …
کنار شاه بوته یاسی وحشی …
میزی که کاسه ای پُر از پولکی زعفرانی دارد
و دو فنجان چای داغ را خیال خواهم کرد …
لطفا به خیالم بیا !
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
تو که گفتی نقاش نیستی
پس چرا به تو فکر می کنم، دنیایم رنگی می شود
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
دوسـت دارم یـک شبه، هفتاد سـال پیر شـوم
در کنار خیابانی بـایستم
تو مـرا بـی آنکه بـشناسی، از ازدحام تلخ خیابان عبور دهی
هفتاد سال پیر شـدن یک شبـه
به حـس گـرمی دسـت های تو
هنگامی که مرا عبـور میدهـی بی آنکه بـشنــاسـی،
می ارزد!
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
نگاهم کن
می خواهم چشم هایم را به چشم هایت بدوزم!
می خواهم به این دنیا نشان دهم که عاشق ترین خیاط منم . . .
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
جایی نوشته بود: نیکوتین، اعتیاد آور ترین است.
تو هنوز ناشناخته مانده ای!
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
بیمار خنده های توام
بیشتر بخند
عاشق این بیماری ام
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
همه بهانه هایم از نبودن توست
اگر باشی...
اگر باشی...
از هزار و یک بلا هم بهانه نمی گیرم . . .
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
دل بسته ام به پاییز، شاید دوباره سر مهر بیاییی
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
حضورت در کنارم, تکان دهنده ترین خبر سال برای حسودان است!
بیا و این موج تکان را آغاز کن!
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
مثل ندارد، میم های مالکیتی که از زبان تو می شنیدم . . .
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
یکی بود یکی نبود مال قدیماست…
الان همه باشن تو نباشی هیچ کس نیست…!
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
لج می کنم، بد اخلاق می شم!
نه چیزی می بینم، نه چیزی می شنوم، نه چیزی می گم!
دست خودم که نیست.
تو که نباشی، زندگی
بـــــــــــــــایــــــــــد
به کام من تلخ بشــه ...!
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
صندلیت را کنار صندلیم بگذار!
هم نشینی با تو یعنی: تعطیلی رسمی تمام دردها
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
در این غروب، هر نتی که از عشق بگوید
زیباست
حالا سمفونی پنجم بتهوون باشد
یا زنگ تلفنی که در انتظار صدای اوست
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
چشمان تو حروف را بی استفاده می کنند، کافی ست نگاه کنی . . .
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶
بعضی حرف ها را فقط دست ها به هم می زنند...
فقط دست ها...
۱۶۱
۲۴۱ ۱۲۵ ۴ ۳۶