ارسال پیامک

بازدید کننده محترم ، به وب سایت پیامک یاب خوش آمدید. برای ارسال پیامک جدید و استفاده از دیگر خدمات وب سایت باید در سایت عضو شود و سپس با استفاده از نام کاربری و واژه رمز خود وارد سایت شوید. در صورتی که عضو وب سایت هستید با نام کاربری و واژه رمز خود وارد شوید. همچنین بعد از عضویت در وب سایت امکان ارسال پیامک از طریق نرم افزار تلفن همراه هم برای شما وجود دارد.

گویندتمنایی ازدوست بکن سعدی,جزدوست نخواهم کرداز دوست تمنایی...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
دردلم بودکه بی دوست نباشم هرگز,چه توان کردکه سعی من ودل باطل بود...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
بود چه نیازی به باغ و گلم, ای امید دلم, آن زمان که چو گل در کنار منی...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
خداوندا چرا زنها عزیزند
چرا مثل قناری نازدارند
چرا مثل کلاغ قارقار دارند
همیشه عاشق ظرف و ظروفند
سرماه عاشق کارت حقوقند
خداوندابده صبری به دلها
که مردها عاجزند ازدست زنها
۳
۱۳ ۰ ۰ ۱
گلی که پروردم در انتظارت سوخت, دیر آمدی باران...
دلم که عاشق بود ازداغ او پژمرد, دیر آمدی باران...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
می روم از کویش اما تاب تنهاییم نیست
گرشکیبایی توای دل,من شکیباییم نیست
چون حبابی دیده بگشودیم ودر دریا شدیم
هرچه هست از اوست,حرفی ازمن وماییم نیست
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
دلم تنگ است از این زندان که نامش زندگی باشد
همش درد و همش محنت درونش هم تهی باشد
۳
۲ ۰ ۰ ۱
ای زاده هفت پشت اصالت, درمکتب عشاق
اگر این بودجوابت, لعنت به تو و ذات خرابت
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
گفته بودی گنج در ویرانه هاست
راست گفتی چون وجودت در دل ویران ماست
۱٬۳۰۱
۵۱۹ ۸۵۰ ۵۹ ۱٬۱۳۷
در بیابان گر بشوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش ها گر کند خار مغیلان, غم مخور
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
بی دلی در همه احوال,خدا با او بود
او نمیدیدش و از دورخدایا میکرد...
حافظ
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
آواي باد انگار آواي خشكساليست
دنيا به اين بزرگي يك كوزه سفاليست
بايدکه عشق ورزید بایدکه مهربان بود
زیراکه زنده بودن هرلحظه احتمالیست
۷ ۰ ۰ ۰
دست تنهایی من بارانی ست
صحنه ی زندگیم طوفانی ست
عقبم پل به سیاهی خفته
رو به رویم همه اش ویرانی ست
به کدامین نفسم دل بندم
وقتی حتی نفسم اجباری ست
۴
۱۳ ۰ ۰ ۲
جز کتاب آسمانی هیچ قانون، ماندنی نیست
پیش از آن در هیچ مکتب، هیچ درسی خواندنی نیست
شهریار
۳۱ ۸ ۱ ۱۵
منم و زیر لبی زمزمه شوق، هنوز
ما به دل زنده و دل زنده به این راز و نیاز
شهریار
۳۱ ۸ ۱ ۱۵
در رفتن جان از بدن گویند به هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
گفتنی ها کم نیست
من و تو کم گفتیم
مثل هذیان دم مرگ از آغاز چنین در هم و برهم گفتیم
دیدنی ها کم نیست
من و تو کم دیدیم
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
به يادت آرزو كردم كه چشمانت اگر تر شد، به شوق آرزو باشد نه تكرار غم ديروز.
۸ ۰ ۰ ۳
عالم بى خبرى طرفه بهشتى بودست
حيف و صدحيف که ماديرخبردارشديم
۲ ۰ ۰ ۰
بیچاره آهویی که صید پنجه ی شیریست
بیچاره تر شیری که صید چشم آهویی
فاضل نظری
۶۸۰
۳۶۷ ۵۱۲ ۱۷ ۵۸۰
خانه قلب من از خشت عزيزان بر پاست
ديدگانم ز گل روى عزيزان بيناست
روزگاريست که هر کس ز کسي بي خبراست
باز هم بر دل ما ياد عزيزان برجاست
۳ ۰ ۰ ۰
زندگی کوزه آبی خنک و رنگینست
آب این کوزه گهی تلخ و گهی شور وگهی شیرینست
زندگی گرمی دلهای بهم پیوسته است
تا در آن عشق نباشد همه درها بسته است
۳ ۰ ۰ ۰
لاي گهواره ي اميد خنديد
کودک ناز پر از احساسم
به شقايق جان داد
قلب ارام ولي حساسم
پيچ خوردم چون تاک
عطش زندگيم را ديدم
من به ترس من به سراب
با همه بچگيم خنديدم
۴
۱۳ ۰ ۰ ۲
چشم پوشیدن از جهان خراب
چشم واکردن است دلها را
صائب تبریزی
۳۱ ۸ ۱ ۱۵
مشکلات ما شبیه مشکلات دیروز نیست،
هرکی دم نمیزنه صرفا پیروز نیست،
ما همه دیگه اینو فهمیدیم باور کن،
که هر کی اشک میریزه واسه ما دلسوز نیست
۶۲
۱۱۶ ۲۷ ۴ ۳۵